آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 10 | farid-arjmand |
![]() |
0 | 28 | partnovin |
![]() |
0 | 19 | fidarco |
![]() |
0 | 26 | farazmoshaver |
![]() |
0 | 30 | maryamgh63 |
![]() |
0 | 27 | adds |
![]() |
0 | 26 | adds |
آرزوی یک زن...
زن در حال قدم زدن در جنگل بود که ناگهان پایش به چیزی برخورد کرد.
وقتی که دقیق نگاه کرد چراغ روغنی قدیمی ای را دید که خاک و خاشاک زیادی هم روش نشسته بود.
زن با دست به تمیز کردن چراغ مشغول شد و در اثر مالشی که بر چراغ داد طبیعتا یک غول بزرگ پدیدار شد….!!!
اگر قبلا ثبت نام کرديد ميتوانيد از فرم زير وارد شويد و مطلب رو مشاهده نماييد !
برچسب زده شده با : داستان های خنده دار , داستان های طنز ,
خیلی بدی